لینک پایین توضیحات
فرمت word قابل ویرایش پرینت
تعداد صفحات: 61
1. علل بی سهم ماندن فرهنگ امنیت ملی
به نظر می رسد ، کشور ما تاکنون مفهوم امنیت ملی تحولات جهانی رشد نیافته همچنان درقالب رویکردهای سنتی مطرح می شود . وقتی سخن دانش امنیت ملی میان می آید ، تصور این است که باید آن صرفاً مراکز دانشکده های نظامی امنیتی جستجو کرد . متأسفانه مراکز تصمیم گیری فرهنگی حتی مجامع عالی امنیتی ، نگاه فرهنگی امنیت جایگاهی شایسته ای ساختار نظام امنیت ملی کشور برخوردار نیست . صرف نظر این واقعیت تماس برخورد غیرفرهنگی مقوله های فرهنگی ، موضوعی است که همواره کشور ما برابر تهدیداتی این نوع آسیب پذیر ساخته است . این معضل علاوه فقدان اعتقاد وجود تهدید جدی فرهنگی ، فرضی خوش بینانه ، خلاء برآورد ملی تهدیدات خطرات فرهنگی باز می گردد . بنابراین ، باید پذیرفت که فرایند تصمیم گیری تصمیم سازی این زاویه ، می بایست نگاهی کاملاً تخصصی توأم باشد قطعاً نمی توان فرمول یا نسخه های نظامی امنیتی ( معنای متعارف ایران ) تهدیدات فرهنگی مقابله ای مؤثر کرد براین اساس ، ضعف های اساسی ذیل حوزه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ، قابل توجه می باشد :
1) گامهای نخست تدوین برنامه استراتژیک
علاوه تلاش های گسترده مهمی که باید منظور رفع نقایص کاستی های موجود مقابله تهدیدات کنونی یا حال ظهور علیه کشور حوزه فرهنگ انجام شود ، می بایست چهار اقدام مقدماتی ، مثابه گام های نخست برای تهیه برای برنامه استراتژیک حوزه فرهنگ پیش بینی شود . نباید فراموش کنیم که متأسفانه هنوز استراتژی های قابل قبولی برای مواجهه صحیح موقع چالش های فرهنگی کشور وجود ندارد طرح برنامه های فرهنگی دستگاههای مختلف کشور ، اغلب غیرمنسجم ، ناهماهنگ حتی بعضاً متناقض امنیت ملی می نماید . درهر حال ، این چهار اقدام اصلی عبارتند ارزیابی امکانات قابلیت های فکری ، فرهنگی بالفعل بالقوه ، شناسایی منابع شناخت روش انتخاب ابزارها .
در طی این مطالعه اولاً نقاط ضعف قوت ویژه بخش آشکار خواهد شد . ثانیاً کارایی کارآمدی روش ابزارها نیز مشخص شده ما سوی تهیه طرحی ایجاد قابلیت های متناسب سطوح تهدید اقدام رهنمون خواهد ساخت . باید توجه داشت که پیش قابلیت افزایی عبارتی تقویت پی ساختها ، تأثیرات مقطعی نگاهی واقعیت انگارانه ، پیامدهایی مخربی پی خواهد داشت .
2) سهم بودجه امنیتی ملی حوزه فرهنگ
علاوه ضرورت سازماندهی اولویت بندی بودجه فرهنگی کشور درطرح جامع امنیت ملی ، می بایست دو نگرش سنتی موجود بودجه نیز بازخوانی قرار گیرند . یک آیا بودجه فرهنگی حوزه دفاع ملی ، می بایست لزوماً فضای نظامی امنیتی ( معنای متعارف ایران ) تعریف مصرف گردد ؟ برای روشن تر دو نگرش فوق ، لازم است توضیح مختصری ارائه شود . فرض کنید تمام فعالیت های نظامی انتظامی کشور مسیر برقراری ثبات ، امنیت اقتدار ملی است . حال اگر معتقد باشیم که ثبات امنیت کشور صورت تدریجی پنهان زاویه فرهنگی معرض تهدید جدی است ، آیا حاضریم ده درصد بودجه دفاعی کشوررا صرف امور دفاعی یا بازدارنده عرصه فرهنگی کنیم ؟ حال اگر قرار شد ، این بودجه این امر اختصاص یابد ، کجا ، توسط بخشی چگونه باید توزیع مصرف گردد . برای مثال آیا باید نیروهای نظامی مبادرت ایجاد بخش های فرهنگی کنند ؟ یا دفاع بازدارندگی این عرصه ، می بایست یک محیط غیرفرهنگی طراحی اجرا شود ؟ نظر می رسد ، یکی فوائد تهیه طرح جامع امنیت ملی ، مشخص شدن سهم واقعی هر بخش این طرح نیز اصلاح نگرش های سنتی مقوله امنیت است که نهایتاً می تواند ما یک تصمیم گیری صحیح رهنون سازد .
3) ضرورت تحول دکترین استراتژی امنیتی
در موقعیت تهاجم فرهنگی ، دفاع تنها گزینه برای مقابله قلمداد می شود ولی درازمدت ، دفاع تنهایی قادر مقابله مؤثر گسترش عمیق تهدیدات نیست . صرف نظر اینکه انفعال نوعی قرار گرفتن موضع ضعف می باشد مدافعین روحیه نیز تدریجاً دچار ضعف خواهد کرد . لذا بهترین مواجهه تهدیدات فرهنگی ، دفاع کنار اتخاذ موضعی فعال است که ما آن اقدامات بازدارنده هدف ایجاد مصونیت نام می بریم . برای طراحی شکل گیری سلسله اقدامات بازدارنده ، تقویت ورودی پردازش اطلاعات انگیزه گمانه زنی آینده کاملاً ضروری است . مجدداً باید یادآور شد که گمانه زنی باره آینده یک پژوهشی است که باید حوزه تخصصی مرتبط سوی متخصصان همان صورت گیرد . ذیلاً دو نمونه اقدامات بازدارنده مؤثر اشاره خواهد شد که می تواند جایگاهی ویژه ساختار نظام امنیت ملی کشور برخوردار گردد .